این جریان به دنبال انحراف اذهان عمومی از رویکرد تیم مذاکرهکننده است و میخواهد بسته پیشنهادی ایران را به عنوان علت اصلی بینتیجه ماندن دور هفتم مذاکرات جا بیندازد و از این طریق افکار عمومی را علیه دولت نوپا بشوراند.
جریان مذکور با تولید انبوه محتوا در پی آن است تا هم بر روند مذاکرات ایران و ۱+۴ در وین تأثیر بگذارد و هم روایت خود را در افکارعمومی جا بیندازد. سرفصل اقدامهای رسانهای این شبکه درباره مذاکرات وین که با فشار به تیم مذاکرهکننده برای پذیرش بدون قید و شرط نتایج مذاکرات تیم مذاکرهکننده دولت روحانی در ۶ دور قبلی وین است به شرح ذیل است: الف: تخطئه شروط ایران شامل لغو تحریمها، تضمین و راستیآزمایی و اعتبارزدایی از آن، ب: القای فرصتسوزی و از بین رفتن زمان، پ: بازی در پازل «برجامپلاس» با هدف برجامیسازی توان موشکی و قدرت منطقهای، ت: القای دوگانه دروغین «توافق- جنگ» و «توافق- قطعنامه» با هدف هراسافکنی در افکارعمومی، ث: شرطیسازی اقتصاد و ضریب دادن به نوسانهای قیمت ارز و ج: کوبیدن بر طبل ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا.
به عنوان نمونه در شمارههای یک ماه گذشته برخی روزنامههای شناخته شده این جریان شاهد هستیم که آنها مذاکره مستقیم با آمریکاییها را یگانه برونرفت از بحرانهای آمریکا میدانند و سه ویژگی «تند»، «کمهزینه» و «نتیجهبخش» را خاصیت گفتوگوی مستقیم با آمریکا عنوان میکنند. اینجا بسی جای تأمل و پرسش است که کدامین دولت عاقلی، با دولتی که در میانه مذاکرات اقدام به تحریم جدید علیه کشورش میکند به مذاکره مینشیند!؟ تا وقتی زانوی تحریمهای ضدبشریِ آمریکا بر خلاف توافق هستهای در حال فشار روی گلوی مردم ایران است چه جای مذاکره؟ غرب اگر به دنبال مذاکره است نخست باید زانوی خود را از گلوی مردممان بردارد تا بتوان با او به مذاکره نشست؛ عذرخواهی از گذشته پیشکش!
در این میدان برخی اشخاص سابقهدار با کتمان روند رو به بهبود کشور و تلاش دولت در روند اصلاحات بار دیگر دولت را متهم به ضعف مدیریت معیشت کرده و تبعات منفی به جای مانده از دولت روحانی را نادیده میگیرند انگار از ۸۸ تا ۱۴۰۰ یک قرن گذشته و کسی یادش نیست تشدید تحریمها از خطدهیهای عوامل سازمانهای امنیتی غرب در داخل آغاز شد.
حتی یکی از اشخاص این جریان با هدف قرار دادن مذاکرات ایران- چین- روسیه تأکید کرده که ممکن است در صورت تنگتر شدن دامنه فشارها علیه ایران؛ روسیه و چین نیز به اجماع جهانی بپیوندند. این افراد گویا متوجه این مسئله نیستند که دوران جهان کدخدایی به سر آمده است و در بدو دولت حسن روحانی شرایط بینالمللی به سمت فروپاشی تحریمها میرفت اما غربگرایان بار سنگین تعهدات تحریمآور را بر ملت شریف ایران تحمیل کردند و هرگز پاسخگوی عملکرد غلط خود نبودند.
آنچه در ۱۰۰ روز گذشته از رسانههای معارض با دولت رقم خورده، در وهله نخست تلاش برای حفظ آبروی تقریباً هیچ ظریف است. دوماً آنها با قربانی کردن تیم مذاکرهکننده و باقری کنی به دنبال اعاده آبروی دولتی هستند که فایل صوتی وزیر امور خارجهاش پرده از سوءنیتهایشان نسبت به آنچه خواست نظام و ملت بود برداشت و سوم میخواهند با استفاده از نارضایتیهایی که ریشه در دولت روحانی دارد به سردمداری اعتراضها و نارضایتیها برگردند و بار دیگر عرصه قدرت ایران اسلامی را میدان سازش و امتیازدهی به غرب و آمریکاییها کنند. حال پرسش این است وقتی متهم به صحنه جرم برمیگردد وظیفه دستگاههای امنیتی چیست؟
نظر شما